به گزارش رویداد غرب ،یادداشت سردبیر| هدی علی نژاد:اجرایی شدن طرح هدفمندسازی ارز ترجیحی و تزریق پول یارانه ها به سفره مردم ضمن دارا بودن نقاط مثبت و منفی در اولین گام سبب نگرانی مردم و در نتیجه انجام بازخوردهایی از جمله تشکیل صف های کاذب، احتکار ، گرانفروشی و سوءاستفاده های دشمن در راستای اهداف شومشان شده است.
هر چند مشکل امروز کشور نبود روغن، مرغ ، تخم مرغ و لبنیات نیست؛ درد عدم آگاهی مردم نسبت به وقایع و برنامه های پیش رو است و در مقابل عدم اطلاع رسانی بموقع دولت که نشان از نداشتن پیوست رسانه ای برای طرح هدفمندسازی ارز ترجیحی است.
اگر قبل از اجرایی شدن طرح لزوم اجرا برای مردم تبیین میشد خیلی از مشکلات امروز را نداشتیم.
انقلابی که به نام مستضعفان نام گرفت امروز در مسیر تحقق اهدافش قرارگرفته و به سفره مردم در دهک های پایین جامعه رونق داده است.
بدانیم و آگاه باشیم که حدود ۵ میلیون نفر مهاجر در داخل کشور و حدود ۱۵ میلیون نفر غیر ایرانی در خارج از مرزها از سرانه یارانه ای که متعلق به ملت ایران است به صورت مستقیم و غیر مستقیم ارتزاق میکنند (آمار تقریبی است )؛ آرد کیسه ای ۳۸ هزار تومان را قاچاق کرده و در کشورهای همسایه به نرخ کیسه ای ۸۰۰ هزار تومان میفروشند و هزاران نمونه مشابه که مطرح کردن آن در این یادداشت کوتاه نمیگنجد و همه مهر تاییدی بر لزوم اجرای طرح مذکور به شمار می آیند.
ولی سوال اینجاست؟
چرا حالا که قرار است یارانه ها به صورت هدفمند فقط و فقط در اختیار ملت ایران باشد و دست دلالان، آقازاده ها، مفسدین اقتصادی و حتی اتباع خارجی که در ایران سکونت دارند از سفره مردم قطع شود، عده ای برآشفته شده و بانگ وا مصیبتا سر میدهد؟
آنقدر سر و صدایشان بالا گرفته که صدا به صدا نمیرسد و مردم را دچار اشتباه کرده اند.
در حقیقت قطع شدن دست برخی افراد از سرمایه عظیمی که حق ملت بوده علت اصلی موضعگیریهای غلط برخی رسانه های وابسته و حتی خارج نشین است.
هیاهوی رسانه ای که با بازی گردانی مخالفین نظام به راه افتاده فقط به منظور ایجاد شلوغ بازاریست که مردم درگیر شایعات شده و روی موضوع تمرکز نداشته و با حقایق فاصله ژرفی داشته باشند.
حقیقت چیست؟
تا دیروز با پولی که درآمد خانوار محسوب میشد مرغ را کیلویی ۳۰ هزار تومان میخریدیم و امروز قرار است مرغ را به قیمت تقریبا ۶۰ هزار تومان بخریم؛ ولی با این تفاوت که دولت در ازای این نرخ آزاد شده و گرانی پیش آمده مابه تفاوتش را در اختیار ما قرار میدهد.
دولت به هر خانواده ۴ نفره ۳ دهک اول، یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان کمکمعیشتی میدهد، که ۸۱۴ هزار تومان آن صرف خرید سبد کالایی با قیمت جدید میشود که این اقلام عبارتند از:
۳ عدد روغن ۸۰۰ گرمی
۲ شانه ۳۰ عددی تخم مرغ
۴ بسته ماکارونی ۵۰۰ گرمی
۴ نایلون شیر ۸۰۰ گرمی
۴ کیلو مرغ
۳ بسته پنیر ۴۰۰ گرمی.
با یک حساب سرانگشتی متوجه می شویم که آیا این یارانه به سفره فقرا رسیده یا نه؟
خانواده هایی که تا دیروز امورات زندگیشان را با یارانه ۴۵ هزار تومانی میگذراندند، با پول یارانه۴ نفر نمیتوانستند در طول ماه ۱ وعده درست غذایی تهیه کنند امروز غیر از درآمد ناچیزی که داشتند، قدرت خرید اقلام مذکور را دارند و جالبتر اینکه طبق محاسبه صورت گرفته مبلغی نیز مازاد از این پول در حساب خانوار دهک یک تا سه باقی مانده است که با توجه به نیاز خانوار، مقدار هزینه کرد آن هم متفاوت است .
گفتن و نوشتن از مسائل اقتصادی دانش اقتصادی میخواهد و در حیطه علمی نگارنده که دانش آموخته علوم کامپیوتر است، نیست؛ اما آنچه واضح و مبرهن است و در بررسی و گفتگو با صاحب نظران در زمینه اقتصادی کسب کرده ایم را بر حسب وظیفه رسانه ای در اختیار مخاطبین قرار میدهیم.
امید است که دولت زین پس برای طرح های بعدی و حتی پیشبرد همین طرح مورد بحث، اهمیت نقش رسانه و مطبوعات را پر رنگ تر دیده و چاره اندیشی در خصوص رفع این نقیصه را در آینده داشته باشد
انتهای پیام/