به گزارش رویداد غرب ،یادداشت| سعید مقصودی؛ فعال ادبیات و فرهنگ فولکلور:برای آغاز سخن باید گفت با عنایت به نظام ساختاری، تحلیل جامعه شناختی و مداقه درخانوادهها، طوایف و تفکر ایلیاتی مردمان حوزه رشته کوه زاگرس، از گذشتههای دور تاکنون فرهنگ و ایدیولوژی طنازی و بذله گویی در میان این مردمان به وفور حضور و ظهور و بروز داشته به طوری که همواره در میان اقوام زاگرس نشین در هنگامهی انجام مراسمات سنتی، باستانی، فولک و حتی زندگی روزمره و روتین آنان رویکرد تیتالی، شادی و شوخ طبعی نمایان بوده و هست گواه این مدعا را میتوان در دستمالهای رقصان سر چوپی در عروسیها، نوای نی چوپانان و مکتوبههای قشر روشنفکر این مردمان مشاهده کرد.
تیتال در لغت به معنای چابلوسی، فریب و نیرنگ است اما در ادبیات فولک و تخصیص خورده ماخذ آن یعنی زبان لری و لکی ( استان ایلام، لرستان، چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد ) به معنای خوشمزگی، شوخی و بذله گوییهای فکاهی گونه از آن یاد شده که گاه آمیخته با مسائل مبتلابه اجتماعی نیز است.
از آنجا که کتب مرجع و قابل استناد زیادی جهت گریز به موضوع فوق الذکر موجود نیست نگارنده بیشتر سعی بر تمرکز نقل سینه به سینه ریش و گیس سفیدان حوزه جغرافیایی مذکور داشته تا شاید از این محمل هر چه بهتر بتوان به سر منزل مقصود نیل کرد و پر واضح است که قویترین قلمها در مقابل سپیدی مو در قلمدان زمین گیر میشوند.
آن چه که مشخص نمود میشود آن است که قدمای ما شخصی که به اجرای نمایش تیتال میپرداخته را " تیتال کَر " به معنای بازیگر تیتال و فعل انجام شده ایشان را " تیتالی " به معنای نمایش طنز نام گذاری کردهاند و باز میتوان به صراحت بیان داشت تیتال کَر در میان مردم ایل و تبار از احترام و جایگاه خاصی برخوردار بوده است تا بدان جا که بسیاری از تیتال کَرها عاقد عقد نکاح و طلاق و آمر مراسمات دفن میت نیز بودهاند نظر به اهمیت ویژه آداب و رسوم مذهبی و عقیدتی در میان مردم زاگرس نشین سپردن این امر به شخص و اشخاص تیتال کَر نشانگر ارج و قرب این افراد در میان قاطبه مردم بوده است.
در یک تقسیم بندی کلی میتوان تیتال بازی مردم زاگرس نشین را به دو قسم تقسیم کرد.
یکم: تیتال بازی که هدف از آن صرفا شوخی، بذله گویی، فکاهه و به قول منور الفکرهای اروپایی کمدی صرف است که منظور و مقصود خاصی ( به لحاظ جامعه شناختی، روانشناسی و... ) را دنبال نمیکرده و تیتال کَرها تنها با پوشیدن لباسها، گریمهای اگزجره و بزرگ نمایی شده در مراسمات خاص همچون ضیافتها، عروسیها، ختنه سوری، چهارشنبه سوری، شب یلدا و اعیاد همچون نوروز، سیزده به در و از این دست مناسبتهای همه گیر به اجرای برنامههای شاد و بیان فکاهیهای دم دستی و همه پسند در میان عامه مردم میپرداختند که از این طریق به عنصر جدانشدنی گردهماییهای ابا و اجدادی ما تبدیل شدهاند و خنده و گهگاه قهقهه را بر روی لبهای حضار مینشاندند که حتی تائید و تشویق خوانین زمان خویش را نیز به دست میآورند و این باعث میشد از صله و تحفه بزرگان بیبهره کنند.
شبیه این افعال تیتال کَر خودمان را میتوان در نمایشهای سیاه بازی و تخت حوضی فرهنگ پارسی کشورمان نیز به وضوح مشاهده کرد.
دوم: تیتال گری که بیان گر دردها، زشتیها، آلام، نارسایی، کمبود و... زمانه خویش بوده که اغلب توسط قشر روشنفکر جامعه مذکور یا لااقل توسط تیتال کَرهایی که سواد خواندن و نوشتن داشتند اجرا میشده به گونهای که شخص تیتال کَر به میانه ایل یا روستا آمده و با تهییج مردم شروع به بیان طنز تلخی از ناعدالتی، ناملایمت و حق خوری که در حق خود یا غیر شده میکرده آن هم بدون هیچ گریم، دکور یا هیچ آکسسوار خاصی و حتی به جرات باید عرضه داشت این عمل عاری از هرگونه وجهه یا هدف نمایشی بوده است اما به مرور زمان شکل نمایش و تیتال به خود گرفته است.
شاید بتوان گفت این فعل صرفا یک بیان اعتراضی از حقی سرکوب شده بوده که در بیشتر موارد هم با سرکوب شدید عوامل خان، والی یا... مواجه میشده و ادعای گزافی نیست اگر مطرح کرد که این نوع از نمایش را میتوان سر آغاز نمایش سبک خیابانی دانست که سالها بعد توانسته به حوزه نمایشی مملکت ما وارد شود.
در پایان باید عرض کرد از دید نگارنده این مقاله اصولا فرهنگ فولک هر دیار و مملکتی خاصه موضوع مورد بحث ( فرهنگ غنی زاگرس عزیز ) پر از نانوشتهها، ناگفتهها، ناشنیدهها و نادیدههای سحر انگیز است پس بر هر صاحب تفکری رواست که به سهم خود به شناساندن، طبقه بندی، رمز گشایی و انتشار این گنجینه لایتناهی بپردازد علی ای الحال نگارنده این مطلب سعی بر آن داشته در حد اندوختههای اندک خود به بیان درست و جامعی ( در جمیع انظار ) از مطالب فوق الذکر بپردازد
امید که شرمنده قلم نشویم.
انتهای پیام/