به گزارش رویداد غرب؛دیماه فصل یتیمی ما و وصال او با معبود است؛ او که میگویم، یکنفر که نه، یک مکتب است.همان سربازی که به تنهایی یک لشکربود. دلیرمردی که نوشتن از وی بسی دشوار است و کلمات در انعکاس شکوهش، قاصرند.
در آستانهی سومین سالگرد شهادت این سردار سر بدار؛ مطلبی را در صفحه شخصی ام در اینستاگرام منتشر کردم اما در اندک زمانی حذف شد؛ گویا دلیل حذف نقض قوانین اینستاگرام بود.
بزودی دریافتم که در شبکه های اجتماعی همچون توئیتر و اینستاگرام که در واقع زمین بازی دشمن است، هر نامی از این سردار نامی درج شود بیدرنگ حذف و در صورت تکرار کل صفحه حذف می شود. جالبتر آنکه هوش مصنوعی اینستاگرام حتی نسبت به تصویر انگشتر سردار دلها، صدا، تصویر دست بریده ایشان و هر نشانه ای که یادآور نامی از این قهرمان وطن باشد، حساس بوده و کاربران نقض کننده را به شدت محدود می سازد.
این حجم از واهمه، آن هم از شخصی که در قید حیات نیست قابل تامل است؛ به راستی حاج قاسم که بود و چه کرد که اینسان در دل استکبار، هراس افکنده است؟
ژنرال، سردار، سرباز، مالک اشتر رهبر، علمدار ولایت یا شهید سلیمانی، دررسانهها، عنوانهایی پرتکرارند. اما او برای مکتبش همان "سرباز" بیریا و پاکباز است که ساده و بیپیرایه بر سنگ مزارش حک شد و در دلها نشست چراکه اسماعیل دوران بود.
تحلیل مکتبی که قلبها را به تسخیر درآورده میتواند ترسیم نقشه راه انقلاب در گام دوم باشد و ضرورت دارد مسئولین این نقشه راه را اجرایی کنند چراکه مردم همواره پای انقلاب و آرمانهای آن ایستاده اند و گلایه هایشان تنها به مسئولانی بر میگردد که از آرمانهای امام و شهدا دور شدند و حب دنیا و جاه طلبی بر انها غلبه کرده است.
بی گمان برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب، مومنانی که مکتب تشیع و شهادت طلبی عاشورائیان را سرلوحه زندگی خویش قرار دادهاند، باید دفاع از اسلام و ستمدیدگان جهان را اولویت کارهای جهادی خود قرار داده تا در مکتب سرخ شهیدان، به عنوان قاسمهای تاریخ پرشکوه اسلام، ماندگار باشند.