رویداد غرب15:10 - 1401/04/01
صدای مردم؛ روایت یک روز بانکی

جناب دادستان اگر مدعی العموم هستید بسم الله

سرگردانی شهروندان و قانون هایی که اجرایی نمیشود خصوصا قوانینی که مربوط به امور بانکی است.

به گزارش رویداد غرب ؛'زبان حال  یک روز بانکی شهروندایلامی را بخوانید: 

 وقتی رئیس جمهور به ایلام آمد درخواست وام دادم و گفتم سرپرست خانواده ام و درخواست مساعدتی به ایشان مینوسیم توکل بر خدا. چند روز پیش بانک تجارت برای اولین بار رنگ زد چرا نمیای وامتو بگیری؟ امروز آخرین مهلته. رفتم و پرسیدم مبلغ وام؟ گفتند ۱۵ میلیون تومان. مدارک را طلب کردم. ۲۰ برگ کاغذ A4+ضامن کارمند+برگ سامانه ثنا+اصل و کپی تمامی صفحات شناسنامه+اصل و کپی کارت ملی+تاییدیه قبض آب و برق و ۲۰ میلیون سفته و باز کردن حساب بانکی برای ضامن هم گواهی کسر از حقوق و فیش حقوقی و اصل و کپی تمامی صفحات شناسنامه و کارت ملی.
خب جناب دادستان متوجه شدید؟ داد به کجا ببریم؟ شما اهل رسانه اید؟ آیا نشنیدید زیر ۱۰۰ تومن ضامن نمیخواد؟ضمنا اگر ضامن بردم دیگه سفته۲۵ تومنی چرا؟ شما نشنیدید درخواست کپی توسط ادارات و بانکها ممنوعه؟ من با ۹ کلاس سواد اینا را از رسانه ها شنیدم آیا شما هم شنیده اید؟ جالبه جناب دادستان بدانید من کپی کارت ملی را برای باز کردن حساب به باجه بانک دادم وقتی گفت برو باجه بغلی این برگه ها را تکمیل کن مجددا کپی کارت ملی خواستند. گفتم دادم همکار بغلی برای باز کردن حساب. که ایشان هم گفت این کپی برای اون کار بوده و من کپی را برای پرونده میخوام یعنی چی تو رو خدا این کارها؟ برای ازدواج دخترم ۴ برگ امضا کردیم در محضر ولی برای ۱۵ میلیون تومان بیش از ۲۰ برگ من امضا و اثر انگشت گذاشتم. این چه مدیریتیه که استامپ نانو نمی ذاره شعبه و تمام دست ما را جوهری کرد؟ من شاکی ام جناب دادستان از این اوضاع بانکها. اگر مدعی العموم منم هستید، پس برخورد کنید و این بساط کذایی را جمع کنید. بسم الله.

انتهای پیام/