رویداد غرب09:01 - 1401/01/01

تاریخ ایلام، در آمریکا بیشتر خریدار دارد/ گفت‌وگو با نویسنده کتابی کم نظیر در حوزه تاریخ

مجید مجیدی‌راد نویسنده ایلامی چند سال از عمر خود را صرف تحقیق و نوشتن کتابی در خصوص تاریخ ایلام باستان کرده و کتاب او به عنوان یک اثر کم نظیر در این حوزه به چاپ رسیده است.

به گزارش رویداد غرب به نقل از فارس، تاریخ و فرهنگ ایران همواره مایه افتخار ما بوده و اکثر ما حداقل برای یک بار هم که شده در صفحات شخصیمان در فضای مجازی با کلید واژه‌هایی همانند: تمدن، تاریخ کهن، ایران باستان و ... کمی فخر فروشی کرده‌ایم و ژست انسان‌های فرهیخته را به خود گرفته‌ایم. 

اما کدام یک از ما حاضر است روزانه 17 ساعت از وقت خود را برای مطالعه‌ی تاریخ ایران و شناساندن آن به سایر ایرانیان صرف کند؟ چه کسی حاضر است با هزینه‌ی شخصی خود حاصل این تحقیقات را به چاپ برساند تا ما آن را بخوانیم و به آن افتخار کنیم؟

مجید مجیدی‌راد، دبیر خوش ذوق ایلامی کسی است که چند سال از عمر خود را صرف تحقیق و نوشتن کتابی در خصوص تاریخ ایلام باستان کرده و کتاب او به عنوان یک اثر کم نظیر در این حوزه به چاپ رسیده است.

در ادامه‌ گفت‌وگویی خبرنگار فارس با مجید مجیدی‌راد، نویسنده این کتاب را می‌خوانیم:

برای شروع گفت‌وگو بیوگرافی مختصری از خودتان را بفرمایید

مجید مجیدی راد، ساکن استان ایلام و متولد تهران هستم و فارغ‌التحصیل رشته‌های ادبیات انگلیسی و روانشناسی دارم و در حال حاضر در شهر ایلام به عنوان دبیر مشغول به فعالیت هستم.

در مورد آثاری که تاکنون تألیف کرده‌اید برایمان بگویید

من امسال اولین کتابم که اولین رمان تاریخی پژوهشی ایلام باستان است را با عنوان « اِ پارت جنگاوری از ایلام باستان» منتشر کردم و بعد از آن هم کار ترجمه را شروع کردم که در همین راستا رمانی از آقای دین کنتز به نام «در قعر آتش» را ترجمه کردم که این کتاب هم منتشر شد و بعد از آن هم کتاب دیگری از آقای دین کنتز به نام «عکاسی از مردگان» را ترجمه و منتشر کردم که این کتاب اکنون در پلتفرم‌های مجازی مانند فرا کتاب هم منتشر شده‌اند.

اخیرا هم یک کتاب جدید را ترجمه کرده‌ام که نام این کتاب «چهار شهر بلند از ایلام باستان» است.

 این کتاب که اخیرا ترجمه کردم به تازگی در آمریکا منتشر شده و کتیبه‌های دوران ایلام باستان را که به خط باستانی بوده‌اند را ترجمه و رمز گشایی کرده‌اند و بنده هم این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده‌ام تا علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ ایران کهن از آن استفاده کنند.

من این چهار کتاب را که دو جلد از آن‌ها مربوط به امپراتوری و تاریخ ایلام بوده است و دو جلد دیگر هم رمان اجتماعی و غیر تاریخی هستند امسال منتشر کرده‌ام و تمامی این کتاب‌ها توسط ناشران حاضر در ایلام چاپ شده‌اند.

مشوق اصلی شما در این راه چه کسی بوده است؟

مشوق اصلی من برای نوشتن مردمم بودند؛ به خاطر علاقه شدیدی که به فرهنگ و تمدن استان ایلام و مردمان این دیار دارم سعی کردم تاریخ این منطقه را زنده کنم و کتاب اول من تاریخ کامل ایران باستان در 4 هزار سال پیش در استان‌های زیادی از جمله استان ایلام را زنده می‌کند و برای اولین بار اسامی شهرهای باستانی و بسیاری از موارد دیگر رونمایی می‌شوند که خیلی از جوانان ما ممکن است با این مقوله آشنا نباشند و تاریخ 4 هزار سال پیش منطقه خودمان را ندانند.

برای نوشتن کتاب تاریخ ایلام باستان، حدودا چند جلد کتاب را مطالعه کردید؟

می‌توان گفت تمام منابعی که از سال 1930 تا 2018 بوده و تمامی کتاب‌هایی که در خصوص تاریخ ایلام باستان، میانه و جدید بوده را جمع آوری، ترجمه و مطالعه کردم و بازدیدهای میدانی متعددی هم از مکان‌های باستانی انجام دادم.

بنده بیش از 200 مقاله‌ی علمی پژوهشی به زبان‌های فارسی و انگلیسی بوده را جمع آوری و مطالعه کردم و می‌توان گفت تمام منابع مشهوری که در این زمینه وجود داشته‌اند را مطالعه کرده‌ام.

در همین راستا حدود 300 جلد کتاب در خصوص تاریخ ایلام و بین‌النهرین را مطالعه کرده‌ام که به عبارتی میتوان گفت تمام منابعی که در 80 تا 100 سال گذشته در این خصوص وجود داشته‌اند را مطالعه کرده‌ام.

هدف شما از نوشتن چیست؟

هدف من، آشنایی جوانان ما با ایران و تاریخ شگفت انگیز آن است تا به این واسطه، جوانان ما این کشور را بهتر بشناسند و به فکر مهاجرت نباشند و عشق و علاقه‌ی آنان به این کشور بیشتر شود تا بیش از پیش پای آن بایستند و برای آبادانی آن تلاش کنند.

اگر نسل جوان ما فرهنگ و تاریخ خود را نشناسد پای این کشور نخواهد ماند و شاید ترجیح بدهد که مهاجرت کند.

آیا در جشنواره‌های کتاب هم شرکت کرده‌اید؟

من به دلیل این که هدفم این بود که یک کار ماندگار را به یادگار بگذارم و یک کار جشنواره‌ای یا رقابتی را در دستور کار نداشتم طی این سال‌ها در جشنواه‌ای شرکت نکردم و کتاب اول من پس از سال‌ها تحقیق امسال به چاپ رسید و اکثر کسانی که کتاب اول من را مطالعه کردند رضایت بالایی از آن داشتند.

 هدف اصلی من این است که جوانان ما بیایند این کتاب را بخوانند و با تاریخ، تمدن و فرهنگ این مرز و بوم آشنا شوند.

مهاجرت به یکی از معضلات بزرگ تبدیل شده است و در همین استان ایلام بسیاری از دانش آموزان من سر کلاس می‌گویند: اگر ما به جایی برسیم از ایران می‌رویم و حقیقتا این یک درد است! در کشوری که یکی از تمدن‌های بزرگ دنیا است اگر این چنین مردم از آن فرار بکنند اصلا قبال توجیه نیست و دردناک است.

در حال حاضر چه مشکلاتی پیش روی شما قرار دارند؟

مشکل اصلی من این است که ناشرانی که می‌توانند از ما حمایت کنند هیچ حمایتی از ما نمی‌کنند.  

نویسنگانی که کار تاریخی انجام می‌دهند سال‌ها برای هر اثر زحمت کشیده‌اند اما ناشران حاضر به سرمایه گذاری نیستند که همین موضوع باعث شده من همه‌ی کتاب‌هایم را با هزینه‌ی شخصی چاپ کنم و همانطور که می‌دانید این موضوع هیچ سودی برای من ندارد و من مجبورم که از خرج زندگی خودم بزنم تا این کتاب‌ها به دست خوانندگان برسند.

 در حوزه‌ کتاب‌های تاریخی من کتاب‌های دیگری هم دارم که به یاری خدا قصد دارم در ادامه این کتاب‌های جدید را هم منتشر کنم و انتظار دارم که ارگان‌های مربوطه حمایت‌های لازم را از ما داشته باشند. 

این آثار قرار است برای تشویق و ترغیب جوانان منتشر بشوند و با وضعیت اقتصادی که بنده دارم شاید در توانم نباشد که بخواهم شخصا این آثار را منتشر کنم. 

مشکل ما این است که هیچ ارگانی از ما حمایت نمی‌کند، کتابی که بنده منتشر کرده‌ام نمونه‌ای برای آن وجود ندارد و به عنوان یک رمان تاریخی پژوهشی مربوط به ایلام باستان کاملا کم نظیر است.

آیا ناشران حاضر به سرمایه گذاری بر روی آثار تاریخی هستند؟

ناشرها فقط با افراد خاصی که خودشان می‌شناسند کار می‌کنند؛ به خصوص ما که شهرستانی هستیم به قول معروف اصلا ما را تحویل نمی‌گیرند و آثارمان را بررسی هم نمی‌کنند. 

مسئولین مربوطه به شما کمکی نکردند؟

اداره ارشاد از کتاب‌های من فقط 30 جلد خریداری کرد آن هم با تخفیف 70 درصد که پول جلد کتاب هم نمیشد و حمایت چندانی از ما نشد.

ناشرانی که در تهران هستند و کمک‌ها و مساعدت‌های ویژه‌ای در این خصوص دریافت می‌کنند هم تمایلی به همکاری با نویسندگان شهرستانی ندارند و فقط با افراد خاص مد نظر خودشان کار می‌کنند و حمایتی از ما نمی‌کنند حتی اگر نویسنده چند جلد کتاب را هم چاپ کرده باشد.

من برای کتاب چهارمم به ناشران مختلفی مراجعه کردم اما حاضر به همکاری نشدند و این در حالی است که کتاب من یک کتاب علمی و مستند است و یک چیز تخیلی نیست.

این کتاب پژوهشی است که در خارج از کشور بر روی تاریخ و فرهنگ کشور ما صورت گرفته اما متاسفانه ناشران ما حاضر به چاپ آن نیستند.

این کتاب حاصل بررسی و مطالعه‌ی کتیبه‌های مختلف ایلام باستان در ایران و انگلیس است که مدت‌ها برای آن زحمت کشیده شده و کتیبه‌ها را رمز گشایی کرده‌اند اما ناشران ما حاضر به چاپ آن نیستند.

انتشاراتی‌ها به ما می‌گویند اگر داستان عاشقانه داری برایت چاپ می‌کنیم ولی کار تاریخی را پذیرش نمیکنند و حمایتی از آن صورت نمی‌گیرد در صورتی که این کار های تاریخی بی‌همتا هستند و نمونه‌ دیگری برای آن‌ها وجود ندارد.

برای نویسنده شدن چه چیزهایی نیاز است؟

جدای از این که شما باید برای نویسنده شدن از نظر دانش ادبی باید به تخصص رسیده باشید، مطالعه، پشتکار و عشق به نوشتن خیلی اهمیت دارد چرا که باید در این راه سختی‌های زیادی را به جان بخرید.

من برای کتاب اولم که مدت زیادی نگارش آن طول کشید روزهایی بود که 17 ساعت به صورت مداوم کار میکردم و این موضوع مسیر نمیشود مگر با عشق به این کار.

بنظر شما آیا همه می‌توانند نویسنده باشند؟

به نظر بنده نویسندگی یک استعداد درونی و ذاتی است؛ من خودم عضو انجمن شعر دهه هفتاد ایلام بودم و با بزرگان شعر استان از کودکی نشست و برخواست داشتم  این را درک کردم که نویسندگی کار همه نیست و یک استعداد درونی است.

بازار کار نویسندگی در این روزها چگونه است؟

بسیار بد. حتی مراکز فروش و پخش هم حاضر به فروش آثار نویسندگان شهرستانی نیستند و تمام نویسنده‌ها اگر بخواهد کتابشان به سرعت چاپ شود و به دست خوانندگان برسد مجبورند خودشان سرمایه گذاری کنند و خود من هم کتابم را با هزینه شخصی چاپ کردم. به طور خلاصه اگر بخواهم برایتان این موضوع را توضیح دهم باید بگویم که الان نویسندگی یک کار دلی است و سود مادی ندارد.

کتاب خواندن چقدر می‌تواند به جامعه کنونی ما کمک کند؟

من یک شاعر هستم که نوازنده هستم و سازنده‌ی ساز نی هستم؛ دقت کنید! من کارگاه ساخت نی را تعطیل کردم که بروم کتاب بنویسم. میدانید چرا؟ چون تنها دوای درد مردم امروز را خواندن کتاب میدانم. یعنی به این باوور رسیده‌ام که اگر میخواهم باقی عمرم را مفید زندگی بکنم و خدمتی به مردم بکنم باید بروم و برایشان کتاب بنویسم و وادارشان کنم که کتاب بخوانند.

 آن جوانی که از کشور ما مهاجرت می‌کند و میرود مثلا ولنتاین و کریسمس و هالووین را جشن میگیرد این اصل فرهنگ خودش بی‌خبر است. 

این فرد نمیداند در کجا زندگی میکند و تا وقتی که نداند هیچ ارقی هم به کشورش ندارد و بنابراین لازم است که کتاب بخوانیم. 

اگر بخواهید یک یا چند کتاب را به کسانی که کتاب نمی‌خوانند معرفی کنید چه کتابی را برای شروع کتابخوان شدن پیشنهاد می‌کنید؟

در حوزه‌های مختلف گزینه‌های متفاوتی وجود دارند اما به طور مثال در حوزه رمان، چون رشته‌ی تحصیلی بنده ادبیات انگلیسی است رمان بلندی‌های بادگیر اثر امیلی برونته را خیلی دوست دارم و در حوزه روانشناسی هم کتاب از حال بد به حال خوب اثر دیوید برنز را یک معجزه میدانم و بنظرم اگر کسی در تمام عمرش فقط قرار باشد یک کتاب بخواند باید به سراغ این کتاب بیاید. 

این کتاب مشکلات زیادی از مردم جامعه را از نظر روحی و روانی حل میکند و کتاب بسیار مفیدی است.

به عنوان سوال آخر اگر نکته‌ای دارید که دوست داشتید بگویید و ما نپرسیدیم بفرمایید.

من تقاضا دارم که به نویسندگان توجه بیشتری شود، بخصوص نویسندگانی که در حوزه فرهنگ و تاریخ ایران در حال فعالیت هستند و آثارشان به دست خوانندگان برسد که ناامید و سرخورده نشودند. 

چرا که خلق یک اثر هزینه‌های زیاد برای این کتاب مشکلات زیادی از مردم جامعه را از نظر روحی و روانی حل میکند و کتاب بسیار مفیدی است.

 نویسنده دارد وقتی که نویسنده نتواند اثرش را به دست خواننده برساند و مجبور باشد با هزینه شخصی اثرش را منتشر کند خودش هم برای انتشار کار های بعدی سرخورده می‌شود.

انتهای پیام/